معنی (ybrof) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوه,, معنی (غدقخب) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوهپ, معنی (ybrof) jxbdl، اx jxbdl، اx /igmd، [x، smاd، fugاmi,, معنی اصطلاح (ybrof) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوه,, معادل (ybrof) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوه,, (ybrof) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوه, چی میشه؟, (ybrof) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوه, یعنی چی؟, (ybrof) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوه, synonym, (ybrof) نزدیک، از نزدیک، از پهلوی، جز، سوای، بعلاوه, definition,